دنیای شیمی
مطالب جذاب و خواندنی شیمی
● جنس زغال و الماس هر دو از کربن است. این، به رفتار اتمهای کربن بستگی دارد که به زغال تبدیل شوند یا الماس شوند. زمانی که می توان الماس بود، چرا زغال باشیم؟ ● فلوئور با ارادهترین عنصر است. او حتی آرگون تنبل را به انجام واکنش وادار می کند. (اشاره به مولکول ArF4 و ArF6) ●فلوئور، در دوستی سنگ تمام می گذارد. اگر با عنصری دست رفاقت بدهد، هیچ چیز نمی تواند او را از رفیقش جدا کند. او با همهی علاقهای که به حفظ الکترونهایش دارد، هنگامی که کمبود بور را نسبت به الکترود می بیند، او را در الکترونهای خود سهیم میکند (BF3). ● هر چه اتمها بزرگتر می شوند (شعاع اتمی که بیشتر می شود)، از داراییهای خود (یعنی الکترونها) راحتتر می گذرند. برخلاف انسانها که هر چه مسنتر می شوند به آن چه دارند، وابستگی بیشتر پیدا می کنند و بخشش کمتری از خود نشان می دهند.
● آب با همهی لطافت و نرمی که دارد، از سرسختترین مواد به شمار می رود. اگر دستش به بلور نمک برسد، شبکهی سخت آن را چنان درهم می شکند که با وجود همهی آن نیروی جاذبهی قوی که میان یونها وجود دارد، هر یک به سویی می گریزند و به محاصره مولکولهای آب درمی آیند؛ کاری که از هیچ پتک یا چکشی برنمی آید. ● همیشه نباید برای رسیدن به کمال، چیزی را به دست آورد. گاه گذشتن از چیزهایی که داریم، راه کمال را پیش روی ما می گشاید. درست مانند سدیم که تا از آخرین الکترون لایهی ظرفیتش نگذرد به آرایش الکترونی کامل دست نمی یابد. ● هر چه اندازهی مولکول در هیدروکربنها بیشتر می شود بهتر و قویتر یکدیگر را جذب می کنند و به هم نزدیکتر می شوند. اما چرا برخی از انسانها هر چه بزرگتر می شوند، بیشتر از هم فاصله می گیرند؟ ● چه صبری دارد این آب! دیر جوش می آورد و زیر فشار دیرتر از کوره در می رود. ● اکسیژن رفیق نابابی است. همنشینی با او سرانجامی جز خاکستر و دود شدن در هوا ندارد. ● بیچاره منیزیم وقتی به اکسیژن می رسد، چشمانش چه برقی می زند! بی آنکه بداند اکسیژن چه خوابی برایش دیده است، با شوق به استقبال دشمن جانش می رود. ● هنگامی که مواد وارد جمع می شوند (مخلوط تشکیل می دهند)، اصالت خود را حفظ می کنند. برخلاف برخی از آدمها که با ورود به هر محیط تازه، به رنگ جمع درمی آیند. ● گرمای تشکیل ترکیبها منفی است. یعنی عنصرها «با هم بودن» را بیشتر دوست دارند. پس چرا برخی از ما بر طبل جدایی می کوبیم؟ ● عشق را باید از سدیم آموخت که وقتی به آب می رسد از شوق رسیدن به دوست، ذوب می شود و همهی هستی را فدای یار می کند، چنان که دیگر اثری از او بر جای نمی ماند. تنها یک قطره فنول فتالیین کافی است تا خونی را که نثار کرده است، نشان دهد. ● زباله را ببینید، حتی زباله هم بکار می آید. برای همین نام «طلای کثیف» به آن دادهاند. چه قدر بد است که از ما کاری برنیاید. ● اگر به واکنشی که در حال تعادل است، تغییری تحمیل شود، واکنش با این تغییر مبارزه می کند تا اثر آن را تا جای ممکن تعدیل کند. افسوس که برخی از ما خیلی زود تسلیم محیط اطراف خود می شویم. ● طلا و پلاتین فلزهایی ثابت قدم هستند. چون در برابر شرایط مناسبی که وجودشان را به خطر می اندازد، پایداری نشان می دهند و تلاش می کنند که اصالت خود را هم چنان حفظ کنند. ● پیوند I-I از پیوندهای Br-Br و Cl-Cl سستتر است. جای تأسف است که مولکولهای دو اتمی این هالوژنها، هر چه بزرگتر می شوند، ارتباطشان ضعیفتر و پیوندشان سستتر می شود. نظرات شما عزیزان: چهار شنبه 2 / 10 / 1392برچسب:, :: 12:7 :: نويسنده : رومینا
آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|